چگونه میتوان تنفس صحیح را آموخت ( قسمت سوم)
تمرین شمارۀ 5
در حالت افراشته بایستید، نفس عمیق کشیده و بازدم را با حرف “ف” توام کنید. همانگونه که اشاره شد منظور از واژۀ عمیق در اینجا جایگاه تنفس است. تصور کنید هوا مانند گویی گرد و نه چندان بزرگ اما سنگین وزن است. به گونه ای نفس بکشید که این گوی بدون تولید صدا سریع وارد بدن شما گشته و به کف لگن خاصره برسد. هنگام دم، چانه و زبان را – به ویژه در بخش انتهایی یا ریشۀ آن – رها نگاهدارید.
فرم لبها هنگام ادای حرف “ف” به گونهای است که بطور طبیعی بازدم را آهسته میکند. برای ادای این حرف طبیعیترین تلاش را تنها در ناحیۀ لبها بکاربرید. مفصل فک – با وجود بسته بودن نسبی دهان- و ماهیچههای جونده و زبان باید کاملا راحت و رها بمانند. در یکنواختی هوای بازدم به هنگام ادای “ف” بکوشید.
دربهکارگیری واژههایی مانند “کمترین تلاش” ، “فشارطبیعی” ، ” راحتی فک و زبان” یا واژههایی از این دست است که ضرورت وجود آموزگار آواز و وظیفۀ او هرچه نمایانتر و برجستهتر میگردد. آموزگاراست که با توضیح و کنترل دقیق خود راه درکِ تمایز این واژهها را از “تلاش” و “تقلای زائد و بازدارنده” نشان میدهد.
تمرین شمارۀ 6
این تمرین را هنگامی انجام دهید که مطمئن هستید جایگاه تنفس شما در عمق بدن یعنی در ناحیۀ پایین قفسه سینه و شکم جای گرفته است.
تصور کنید روی کف دست یک پر یا چیزی سبک شبیه به آن قرار دارد، سعی کنید آن را با یک فوت قوی به دور پرتاب کنید. تمرین را چندین بار تکرار کنید.
تمرین های تنفسی را بهتر است در دوره های کوتاه و چندین بار در روز تمرین کرد تا ساعتها پشُت سر هم، برای مثال 5 بار به مدت 15 دقیقه در طول روز به جای چندین ساعت پشت سر هم.
توجه به کیفیت وچگونگی تنفس تنها تا زمانی است که بدن به تنفس صحیح تسلط یافته است. پس از تسلط برآن، هنگام خواندن باید بدن را در عملکرد و بکارگیری این توانایی آزاد گذاشت.
این آموزش مفصل جهت یادگیری نحوه صحیح تنفس گرفتن برای آواز خواندن شما میباشد.